چین و روسیه که تا آن زمان و به دلایل مختلف – ازجمله بهرهبردن از ساختار نظام بینالملل – نهتنها بهدنبال تغییر درساختار جهانی نبودند بلکه با آن همراهی میکردند، متوجه چشم اسفندیار نظام بینالملل آمریکاییمحور شدند و ازهمان سال،آغاز پروژههای تغییر و گذار از سوی این دو کشور طراحی شد. طرحهای راهبردی مانند ابتکار «یک کمربند، یک راه» (BRI) یا همان جاده ابریشم جدید از طرف چین و اقدام نظامی درباره شبهجزیره کریمه در جنوب اوکراین از سوی روسیه، اقداماتی بودند که در دوران پسا-بحران مالی ۲۰۰۸ طراحی و عملیاتی شدند؛ اقداماتی که پیش از آن اساسا در دستور کار این دو کشورنبودند. این مساله، مورد تایید «باراک اوباما»، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده هم قرار دارد؛ تا جایی که در کتاب خاطراتش با نام «سرزمین موعود»، صراحتا به این مساله اشاره کرده که بحران۲۰۰۸ میلادی، تاثیر عمیقی بر راهبردهای داخلی و بیرونی ایالات متحده گذاشت و نگاه بینالمللی به این کشور را نیز تغییر داد. در چنین فضایی، رویکرد چین و روسیه برایگذار از نظام بینالملل کنونی، دارای ویژگیهای خاصی است که درک و فهم آن نیازمند توصیف وتحلیل دقیق وواقعی شرایط جهانی است تا بتواند بهعنوان یک ارزیابی واقعی، مورد استفاده واحدهای سیاسی برای طراحی یک «سیاستنامه» (Policy Paper) در شرایط کنونی قرار بگیرد. تهران سالهاست که با تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده آمریکا روبروست و همین مساله، مانع بزرگی بر سر تعاملات اقتصادی این کشور با سایر کشورهای منطقهی غرب آسیا و حتی متحدانش ایجاد کرده است. با این حال، ناکام ماندن توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ و اقدامات دولت دونالد ترامپ علیه آن که در دولت جو بایدن هم ادامه پیدا کرد، هشدار کارشناسان تحریم را که از «عبور نمودار تاثیرگذاری تحریم بر اقتصاد ایران از قله» خبر میدادند، محقق کرد. اقتصاد ایران حالا به جایی رسیده که توانسته خود را با تحریمها سازگار کند و با وجود برخی وقفهها در دولت سابق، راههای دقیق و مؤثری برای بیاثرکردن تحریمها ابداع کند. همین توانمندی اقتصادی تهران است که طرفهای سازمان شانگهای را به پذیرش رسمی ایران بهمنظور بهرهمندی از این ظرفیت برای ایجاد یک بلوک اقتصادی–سیاسی– امنیتی در برابر ایالات متحده آمریکا وادار کرد. حالا و پس از بالاگرفتن تنش اقتصادی آمریکا و چین، اقتصاد آسیبدیده ولی مقاوم ایران میتواند بهسرعت خود را بازیابی کند و علاوه بر منافعی که برای بهبود وضعیت معیشتی ایرانیان و ساختار اقتصاد کلان این کشور ایجاد میشود، یکی از راهبردهای سیاست خارجی تهران – یعنی راهبرد مقابله با سلطهگری آمریکا در جهان - هم رنگوبوی عملیاتیتری به خود بگیرد. ایجاد شبکه فروش نفتگاز به چین از یکسو و تامین امنیت مسیر«کمربندوجاده» ازسوی دیگر،دو رکن اساسی تاثیرگذاربر اقتصاد ایران در سالهای پیشرو خواهد بود.